پس از نزدیک به نوزده ماه مذاکره و گفتوگوی سخت و فشرده بین مقامات عالی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و کشورهای گروه ۱+۵ در شامگاه سیزدهمین روز سال ۱۳۹۴، وزیر امور خارجه ایران و نماینده عالی اتحادیه اروپا در دانشگاه پلی تکنیک لوزان، بیانیهای (مطبوعاتی) را قرائت نمودند و از دستیابی به چهارچوب راه حلها و مؤلفههای کلیدی «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) برای حل و فصل نهایی موضوع هستهای کشورمان سخن گفتند. متن انگلیسی این بیانیه را خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و متن فارسی را جناب دکتر ظریف، وزیر امورخارجه کشورمان قرائت نمودند. هر دو متن از طریق خبرگزاریها و پایگاههای اینترنتی رسمی در دسترس عموم قرار داشته و هیچ نوع جنبه محرمانگی و پنهانی در آنها وجود ندارد. اما به رغم وجود این بیانیه مشترک، برخی طرفهای مذاکراتی نسبت به صدور اسنادی غیررسمی در قالب «گزاره برگ»، موضعگیریهای مطبوعاتی و… سعی در انحراف افکار عمومی و غالب کردن روایت و برداشت مطلوب خود از این بیانیه را نمودند؛ اقدامی که حتی با واکنش مسئول سیاسی اتحادیه اروپا نیز روبهرو شد.
در کشور اما واکنشها و موضعگیریها نسبت به این بیانیه مطبوعاتی غیر الزام آور بسیار متفاوت بوده است؛ از دیدگاه عدهای این بیانیه دستاوردی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران و دستگاه دیپلماسی کشور محسوب میشود که شادی عمومی مردم را نیز به همراه داشته است، اما برخی دیگر معتقدند ایران بر اساس آنچه که در این بیانیه آمده است، امتیازات زیادی به طرف مقابل داده و در عوض دستاورد قابل توجهی کسب نکرده است. اگرچه بیانیه سوئیس صرفا به عنوان یک بیانیه مشترک مطبوعاتی به هیچ وجه سندی حقوقی و الزام آور محسوب نمیشود، اما تحت تأثیر روایتهای نادرست و یکجانبه آمریکاییها و نیز تحلیلهای ناآگاهانه و بعضا مغرضانه، برخی ابهامات پیرامون این بیانیه به وجود آمده است. در همین راستا یکی از ابهامات به وجود آمده که باعث نگرانی افکار عمومی در جامعه گردیده این نکته است که حتی در صورت دستیابی به یک توافق جامع مشترک، تحریمهای مرتبط با پرونده هستهای کشورمان لغو و پرچیده نخواهد شد.
در همین ارتباط به منظور پاسخ به برخی سؤالات و ابهامات پیرامون چگونگی لغو تحریمها در چهارچوب توافق نهایی هستهای ایران و گروه ۱+ ۵، به بررسی و تحلیل آنچه پیرامون موضوع تحریمها در بیانیه سوئیس آمده است، خواهیم پرداخت. اما پیش از پرداختن به آن لازم است به چند نکته اشاره شود؛
نکته نخست: مقام معظم رهبری در سالهای اخیر به گفتمان «آرمانگرایی واقعبینانه» اشاراتی داشته و شرط عبور از گردنههای سخت انقلاب را پیگیری این گفتمان عنوان نمودهاند. آرمانگرایی واقعبینانه یعنی دستیابی به اهداف متعالی انقلاب اسلامی با در نظرداشتن ظرفیتها و توانمندیهای داخلی. بدیهی است آنچه که در قالب چهارچوب کلی راهحلها در بیانیه سوئیس به دست آمده را میتوان در چهارچوب این گفتمان تعریف نمود، چرا که در قالب این بیانیه، دو هدف اصلی مذاکرات و به عبارتی مطالبه اساسی نظام یعنی؛ رفع تحریمها و حفظ و به رسمیت شناخته شدن برنامه عملی غنیسازی کشورمان، مورد تأیید طرفهای گفتوگو، که خود را نماینده جامعه جهانی میداند، قرار گرفته است. به عبارتی جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر واقعیات نظام بینالملل و نیز درکی واقعبینانه از شرایط ملی و فراملی تصمیمی اتخاذ کرد که هم حقانیت ایران در دستیابی به چرخه کامل سوخت اتمی و داشتن تأسیسات غنیسازی برای استفادههای صلحآمیز (به عنوان تنها کشور در حال توسعه جهان که از این حق برخوردار میباشد) مورد تأیید کشورهای قدرتمند جهان قرار گرفت و هم بستر توسعه و بهبود وضعیت اقتصادی در کشور با رفع کلیه تحریمهای ظالمانه وضع شده به بهانه استفاده از فناوری هستهای، هموار گردید.
نکته دوم: پیشداوری و قضاوت پیرامون مذاکرات هستهای و چهارچوب کلی راه حلهای ارائه شده در بیانیه سوئیس، با تکیه بر یکی دیگر از اصول اساسی سیاستهای کلی نظام در سیاست خارجی قابل تحلیل و بررسی است. مثلث الزامی برای چهارچوب تعاملات بینالمللی، اصول سهگانه «عزت، حکمت و مصلحت» هستند که از سوی مقام معظم رهبری تبیین و تدوین شده است. بر همین اساس، حصول به منافع ملی باید در چهارچوب این اصول باشد؛ عزت به معنای ایستادگی بر خواستهای به حق، حکمت به معنای تدبیر، خردمندی و عقلانیت و مصلحت نیز به معنای توجه به اولویتها و مصالح ملت و جامعه اسلامی است.
بدون شک نادیدهگرفتن و کمرنگ شدن نقش هر یک از این اصول در تعاملات بینالمللی مضرات و تبعاتی را در پی خواهد داشت. برخی نگرشهای خاص در داخل اقدام به پررنگ جلوه دادن یک اصل و نادیده گرفتن اصول دیگر در سیاست خارجی میکنند، که در این صورت دستیابی به منافع و مصالح ملی و اسلامی با تردید مواجه میشود. در مذاکرات هستهای، هر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت در دستور کار دستگاه دیپلماسی قرار گرفت؛ تدبیر و عقلانیت تیم مذاکرهکننده هستهای مورد اذعان موافقان و مخالفان است. پذیرش ایران به عنوان یک کشور دارای توانمندی پیشرفته غنیسازی از سوی کشورهای قدرتمند جهان و نیز رفع تحریمهای ظالمانه (به عنوان دستاوردهای نهایی مذاکرات) در راستای اصل عزت قابل تحلیل است. در همین ارتباط اصل مصلحت نیز حکم میکرد در این مذاکرات با رعایت خطوط قرمز، امتیازاتی نیز برای مدت محدود و معین، به طرف مقابل داده شود. چرا که سیاست خارجی و دیپلماسی عرصه تعامل و بده و بستان حکیمانه است و هیچ کشوری نمیتواند ادعا کند به همه آنچه در تعاملات و مراودات بینالمللی پیگیری میکرده، دست یافته است.
نکته سوم: همواره یکی از خواستههای اصلی ایران در این مذاکرات، برچیده شدن کلیه تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای کشور به صورت یکجا بوده است. متأسفانه برخی در داخل بدون توجه به متن اصلی بیانیه مشترک و نیز صحبتهای مذاکره کنندگان کشورمان، صرفا با ملاک قرار دادن روایت آمریکایی از این بیانیه و نیز گفتههای طرف مقابل بخصوص گزاره برگ آمریکایی، نسبت به برچیده شدن این تحریمها دچار برخی ابهامها و نگرانیهایی شدهاند. در همین ارتباط با توجه متن بیانیه سوئیس به بررسی این ابهام پیرامون چگونگی لغو تحریمها در چهارچوب برجام، خواهیم پرداخت؛
۱) به دنبال ارجاع پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران در هجدهم اسفند ماه ۱۳۸۴ (هشتم مارس ۲۰۰۶) از سوی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد، کشورمان با تحریمهای گوناگونی مواجه شده است. این تحریمها از لحاظ فنی و مرجع صدور به ۴ گروه کلی تقسیم میشوند که تصویب و همچنین لغو هر یک از آنها سازوکار پیچیده و جداگانه خود را دارد. بخشی از دشواری مذاکرات ایران و گروه ۱+ ۵ هم درباره چگونگی لغو همین تحریمهای چندگانه و پیچیده است. انواع تحریمهای اعمال شده پیرامون برنامه هستهای کشورمان عبارتند از؛ تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای اتحادیه اروپا، تحریمهای یکجانبه دولت آمریکا و تحریمهای کنگره آمریکا.
۲) شورای امنیت سازمان ملل متحد تاکنون شش قطعنامه علیه پرونده اتمی ایران تصویب کرده که چهار قطعنامه آن حاوی تحریمهای تازه بوده است. قطعنامههایی که شورای امنیت تاکنون درباره برنامه اتمی ایران صادر کرده، ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد است که به مسئولیت سازمان در مواجهه با تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی میپردازد. این مصوبات از لحاظ حقوق بینالملل برای تمامی اعضای سازمان ملل متحد لازم الاجراست. در بیانیه سوئیس پیرامون لغو این تحریمها آمده است: «یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تأیید شده، کلیه قطعنامههای قبلی مرتبط با موضوع هستهای لغو (Terminate) خواهد شد و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص (Certain Restrictive Measures) را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد».
همان طور که مشخص است، تحریمهای شورای امنیت به محض اجرای برجام یکجا لغو خواهد شد. درباره «برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص» نیز باید گفت در برخی از اقدامات تحمیلی شورای امنیت ـکه البته هیچ یک از آنها اقتصادی و بانکی نیست ـ به اقلام اشاعهای و تسلیحاتی اشاره شده که قرار است پس از اجرای برجام، شورای امنیت بر اساس نامهای از سوی اعضای ۱+ ۵ آنها را به عنوان محدودیت برای مدت زمان مشخص، محدود کند. نکته قابل ذکر پیرامون این نامه آنکه در این نامه به هیچ وجه از واژه تحریم (Sanction) استفاده نخواهد شد و همچنین در قالب متن مجزای از قطعنامه شورای امنیت نیز هست.
۳) شورای وزیران اتحادیه اروپا تاکنون تحریمهای متنوع و متعددی علیه برنامه صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران به صورت مصوبههای مستقل از هم تصویب کرده است. تحریمهای اتحادیه اروپا همه کشورهای عضو این اتحادیه را ملزم به رعایت آنها مینماید. اولین تحریم اتحادیه اروپا علیه برنامه هستهای کشورمان بر مبنای تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، بهمن ماه سال ۱۳۸۶ (فوریه ۲۰۰۷) تصویب شد. اعمال برخی محدودیتها در ارسال قطعات، تجهیزات و فناوریهایی به ایران که میتوانست در گسترش فناوریهای موشکی و اتمی کاربرد داشته باشد، هدف اولین دور از تحریمهای اتحادیه اروپا بود. این تحریم ها در سالهای بعد به حمل و نقل هوایی و دریایی، معاملات بانکی، فروش نفت و سرمایه گذاری در صنایع نفت و گاز ایران گسترش یافت و شامل تجهیزات و فناوریها، اشخاص و شرکتهای مورد تحریم بیشتری را شد. در بیانیه سوئیس پیرامون این تحریمها آمده است: «اتحادیه اروپا، اعمال تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هستهای خود را خاتمه (Terminate) خواهد داد».
پر واضح است که بر طبق این بیانیه در صورت دستیابی به برجام، اتحادیه اروپا متعهد به لغو کلیه تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با موضوع هستهای کشورمان خواهد بود. لازم به ذکر است که لغو تحریمها از سوی شورای وزیران اتحادیه اروپا با تصویب تصمیم رسمی اعضای اتحادیه در این شورا انجام میشود. نکته جالب پیرامون تحریمهای اتحادیه اروپا آن است که بررسی سابقه تاریخ لغو تحریمهای این اتحادیه نشان میدهد که اتحادیه اروپا همواره قبل از لغو تحریمها علیه کشور و یا سازمان و گروه خاصی برای مدتی معین آن را تعلیق مینمود، اما در ارتباط با تحریمهای اعمال شده علیه برنامه هستهای کشورمان با توجه به موضع اصولی و پافشاری هیأت مذاکره کننده کشورمان، همه این تحریمهای اقتصادی و مالی از همان ابتدای اجرای توافق جامع نهایی، لغو خواهند شد.
۴) ایالات متحده آمریکا از نظر میزان تنوع و گستردگی، بیشترین تحریمها را علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب و اعمال کرده است. همچنین به دلیل نفوذ آمریکا بر سایر کشورها، این کشور موفق شده کشورهای دیگری را در تداوم تحریمها علیه ایران با خود همراه سازد، به نحوی که بسیاری از مؤسسات و شرکتهای خارجی با دستور آمریکا از ارتباط و تعامل با ایران منع شدهاند و حتی قوانین تنبیهی شدیدی علیه کشورهای متخلف وضع شده است.
بر طبق بیانیه سوئیس با اجرای برجام، ایالات متحده آمریکا متعهد میشود تمامی تحریمهای هستهای ایران را متوقف کند. در این بیانیه پیرامون تحریمهای آمریکا آمده است: «ایالات متحده نیز اجرای تحریمهای مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هستهای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هستهای ایران به نحوی که توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف (Cease) خواهد کرد.» ابهامی که در این ارتباط به وجود آمده این است که چرا در ارتباط با تحریمهای آمریکا در بیانیه سوئیس بجای استفاده از واژه «Terminate» (به معنی لغو و فسخ کردن) از واژه «Cease» (به معنای متوقف ساختن و دست کشیدن) استفاده شده است. در پاسخ به این ابهام باید گفت که این تفاوت عبارات ناشی از وجود دو نوع تحریم در آمریکاست. الف) تحریمهایی که از سوی دولت آمریکا تصویب شده و در قالب دستورهای اجرایی (Executive orders) در اختیار رئیس جمهور این کشور قرار دارد. ب) تحریمهایی که به تصویب نمایندگان کنگره این کشور رسیده است. تحریمهایی که از سوی وزارت خارجه، وزارت خزانه داری و وزارت انرژی و نهایتا کاخ سفید به اجرا گذاشته شدهاند، با فرمان و مصوبه مقامهای دولتی قابل لغو است و به نسبت تحریمهای شورای امنیت، اتحادیه اروپا و تحریمهای کنگره، پیچیدگی بسیار کمتری دارند. اما در ارتباط با تحریمهای مرتبط با کنگره آمریکا که شاید بتوان گفت دشوارترین بخش مربوط به لغو تحریم هاست، باید گفت بر اساس قانون اساسی آمریکا لغو این تحریمها، موافقت همزمان مجلس نمایندگان و نمایندگان مجلس سنا را میطلبد و به هیچ وجه لغو کامل آنها در حیطه اختیارات دولت و رئیس جمهور نیست. حال این پرسش مطرح میشود که با توجه به اختلافات تندروهای کنگره با دولت، سرانجام لغو تحریمهای کنگره چه خواهد شد؟
بر طبق بیانیه مشترک، دولت امریکا متعهد به توقف اجرای تحریمها شده است. در پاسخ به این پرسش باید اضافه نمود هرچند لغو تحریمهای کنگره بنا بر قانون اساسی آمریکا در اختیار کنگره آن کشور است، رئیس جمهور این کشور میتواند اجرای این نوع تحریمها را بر اساس اختیارات قانونی خود با زمانهای مشخص ولی مکرر تا لغو کامل آنها توسط کنگره آمریکا، به تعویق بیندازد؛ بنابراین، با توجه شرایط داخلی آمریکا در بیانیه سوئیس بصورت بسیار هوشمندانهای از عبارت «Cease The Application» استفاده شده است که در عمل آن مقصود حاصل خواهد شد و به هیچ وجه به معنای تعلیق نیست.
۵) در ارتباط با لغو یکجا یا مرحلهای تحریمها و همچنین این عبارت بیانیه سوئیس که خاتمه تحریمها را منوط به «اجرای تعهدات عمده هستهای ایران به نحوی که توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود» نموده، باید افزود این عبارت به هیچ وجه به معنای آن نیست که آژانس بینالمللی انرژی اتمی نخست باید صلح آمیز بودن برنامه هستهای کشورمان را تأیید کند و سپس تحریمها برچیده شوند. در این خصوص باید گفت در صورت امضای توافق جامع، با توجه به برخی تعهدات فنی کشورمان ـ که باید اجرای آنها مورد تأیید طرف مقابل قرار گیرد ـآژانس به عنوان تنها نهاد ذیصلاح بینالمللی در زمینه نظارت بر مواد و تجهیزات هستهای، نظارت بر اجرای این تعهدات را بر عهده خواهد داشت. کما اینکه پس از «برنامه اقدام مشترک ژنو» در آذر ماه ۱۳۹۲، آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مسئول راستی آزمایی تعهدات ایران در چهارچوب آن تفاهم بوده و سابقه خوبی از خود در این ارتباط بر جای گذاشته است. از این روی، میتوان ادعا نمود از زمان اجرای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) اجرای تمامی تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای کشورمان یکجا و نه مرحلهای، لغو و متوقف خواهد شد.