به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نخستین قسمت سریال «دایی جان ناپلون» که اولین تجربهی ناصر تقوایی در زمینهی سریالسازی بود، هفتهی آخر آذر ۱۳۵۵ پخش شد. فارغ از همهی بحثهای مربوط به این سریال که در همان هفتهی اول دربارهی هوشمندی کارگردان، پرداخت درست داستان و… شد، اما یک بحث عجیب هم در در میان مخاطبان درگرفت، آنها میگفتند با وجود اینکه در کتاب «داییجان ناپلئون» ایرج پزشکزاد اشارههای به زیبایی «لیلی» شده و بهویژه بر زیبایی چشم او تاکید میشود، اما در سریال تقوایی دختری که در نقش لیلی بازی میکند زشت است. روزنامهی اطلاعات روز شنبه ۲۷ آذر ۱۳۵۵ ستونی را در صفحهی فرهنگ خود به این ماجرا اختصاص داد و پس از نگاه مخاطبان و اظهار نظر چند تن از آنان پاسخ ناصر تقوایی را به این پرسش که «چرا لیلی سریال دایی جان ناپلئون زشت است؟» به این شرح منتشر کرد:
این را قبل از هر چیز باید یادآوری کنم که انتخاب بازیگر نقش «لیلی» ارتباطی به زشت بودن «لیلی» تاریخی ندارد و مسئلهی اساسی این است که ماجرای عشقی در داستان داییجان ناپلئون، فقط بهانهای برای شروع ماجراها است و همانطور که در اصل داستان آمده و در قسمتهای بعدی سریال هم خواهیم دید، به موازات پیشرفت قصهی اصلی، این ماجرای عشقی هم کمرنگتر میشود و بهتدریج جای کمتری و توجه نازلتری میبیند تا اینکه به پایان برسد. بنابراین و با توجه به این مسئله که عشق لیلی، در کتاب و در سریال، یک ماجرای فرعی است و در نیمههای راه پایان میگیرد، تصدیق میکنید که اگر دختری با زیبایی چشمگیر نقش لیلی را بازی میکرد، نتیجه این میشد که توجه تماشاگر به وی افزایش مییافت و با افزایش توجه، توقع تماشاگر هم بالا میرفت که در سریال، تاکید بیشتری روی لیلی و ماجرای عاشقانهی او بشود و این امکانپذیر نبود چراکه من باید به خط اصلی قصه میپرداختم. نکتهی دیگری که گروهی از تماشاگران به آن اشاره کردهاند دربارهی علاقهی «لیلی» و پاسخ متقابل او به معشوق جوان خود است. به عقیدهی من چنین چیزی در متن سریال وجود ندارد. زیرا این عشق، بیشتر از طریق اشارهها و نگاههای پسر جوان است که خودش را نشان میدهد.
دلایل دیگری هم البته در کار بود، از جمله اینکه ما به دختری کمسن احتیاج داشتیم که برای ایفای نقش لیلی بتواند همهی وقت خود را به کار ما اختصاص بدهد و همیشه در جلسههای فیلمبرداری حاضر باشد. که این خانم شرایط مورد [نظر] ما را داشت و مضافا، بازیگر خوب و مسلط هم بود که این را از نزدیک میبیند و در قسمتهای بعدی سریال هم خواهید دید.
نکتهی دیگر این است که به عقیدهی من لیلی سریال زشت نیست، فقط معمولی است و فکر میکنم عادی بودن خصوصیات ظاهری وی، در بافت کلی سریال طبیعیتر و منطقیتر جلوه میکند؛ زیرا لیلی درواقع نخستین عشق این پسر جوان است و معمولا کمتر جوانی در مورد «اولین عشق» خود به زیبایی خیرهکننده و این چیزها اهمیت میدهد.
آخرین مطلبی که باید بگویم به متن کتاب بازمیگردد. خوانندگان کتاب داییجان ناپلئون حتما به یاد دارند که عشق جوانک به لیلی، نوعی عشق نافرجام است و پایان خوشی ندارد و در موقعیت کنونی که ما این قضیه را در سریال بدون کمترین اغراق و با هنرپیشهای که چهرهای عادی دارد، بازگو کردهایم مسلما نافرجامی عشق آنان، تاثیر ناخوشایند و منفی در تماشاگر باقی نخواهد گذارد. از همهی این حرفها گذشته چه اشکالی دارد که برای یک بار هم که شده، پسرکی خوشقیافه عاشق یک دختر معمولی بشود؟
۲۵۹