بی هیچ مقدمه و بی آنکه چشم خود را با بی انصافی بر خدمات و پیشرفتهای صورت گرفته ببندیم، باید گفت متأسفانه شاهدیم که تصمیمات غلط برخی مدیران و آنچه می توان «نظام رابطه سالار» حاکم بر بخش اعظم سیستم مدیریتی مملکت نامید، خساراتی جبران ناپذیر، فرصتسوزیهای وافر و عقب ماندگی و محرومیتهایی آزار دهنده را برایمان به همراه داشته است؛ ولیکن همه مصائب منظور، مربوط به منصوبین و مسئولین اجرایی غیر منتخب نیست و شاید بتوان گفت که قریب به اتفاق آنچه اکنون بر حیات ملت حاکم است را باید اصالتاً محصول رأی، عقل جمعیِ عوام و خِرد شهروندان دانست که در فرایندهایی مردم سالارانه رئیس جمهور، نماینده مجلس و اعضای شورای شهر را خود بر می گزینند.
آنچه امروز به عنوان “شورای اسلامی شهر” از آن یاد می کنیم یک تشکل مقدماتی و برداشتی حداقلی از فصل هفتم قانون اساسی است؛ ولی با وجود کاستن از وظایف و اختیارات آن، هرگز تضعیف جایگاه شوراها بر تصمیمگیریهای خُرد و کلان شهرها را موجب نشده و اهمیت کار این نهاد مردمی به قوت خود باقی است و کرسی آن همان قدر که می تواند به صورت بالقوه فرصتی باشد، بلاشک تهدیدی اساسی و بالفعل را نیز برای آن ـ حتی در حد ملی ـ می توان متصور شد. البته با عنایت به خدمات و نتایج حاصل از عملکرد شوراها، خداوند متعال را شاکریم که حاکمیت، عاقلی به خرج داده و تا کنون علاوه بر افسار شهرداریها، عنان فرهنگ، آموزش، اقتصاد، بهداشت و … شهرها را ـ آنچنان که در اصل یکصدم قانون اساسی بدان اشاره شده ـ به دست این هستههای نوپای دموکراتیک نسپرده وگرنه احوالات سردرگم شهرداری را امروز باید در سایر نهادهای تصمیمگیری و اجرایی نیز به نظاره می نشستیم!
بر آگاهان پوشیده نیست که اکنون پس از گذشت قریب به چهار دهه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و در فقدان احزاب کارآمد، مردمی و قوی؛ مشق دموکراسی برای نخبگان بسیار خستهکنندهتر و املای آن برای عوام الناس بسیار سختتر از آنی است که پیش از این تصور می شد (از بس که به هر دام فتادیم و رمیدیم ـ در مشت کسی نیست که مشتی پر ما نیست)! فقدان منطقگرایی و شایستهگزینی، جامعه را به سمتی می کشاند که خود نیز از استمرار “بدگزینی” به ستوه آمده و عدم تحقق وعدهها، مسیر سرخوردگی را پیش پای آنها می گشاید! ما به عنوان جامعهای که منتقد وضع موجودیم، در نهایت باید برای کاستن از تأثیر مؤلفههای ویرانگری همچون “قومیت و احساسات” بر وزن رأی خود تصمیم بگیریم! مسیری که جوامع به اصطلاح پیشرفته سالهاست پای در آن نهاده و اغلب توفیقات مادی، علمی و تکنولوژیکیشان نیز مدیون همین نگاه شایسته سالار است!
عقب ماندگی و افول ناشی از تأثیر منفی منتخبینِ نابلد در شهرهایی کوچک و “قومپایه” که از پایین بودن میزان ضریب نفوذ آگاهی نیز رنج می برند به مراتب بیشتر به چشم می آید و تأثیر مستقیم آن را می توان در وجنات شهر و سیستم مدیریت شهری ملاحظه نمود! تأثیرپذیری افراد جامعه از ملاکهای فریبنده و عدم توجه به سوابق و تجربیات مرتبط با امورات شهری، منجر به انتخاب گزینههای کوتهبین و تنگنظری خواهد شد که هیچ دردی از دردهای اغلب کهنۀ جامعه را درمان نخواهد کرد! افرادی که طی چنین فرایندی پیروز انتخابات می شوند، ذاتاً توان حل مسئله را نداشته و از ابزارهای مناسب (اعم از مادی و معنوی) کم بهره و یا بی بهرهاند. چنین منتخبینی، از فرط تنگ نظری و بی وزنی، در حالتی که همواره جایگاه خود را مورد طمع و تهدید رقبا می بینند، بنا را بر جنگی فرسایشی با منتقدین گذاشته و خود را آنچنان که شایسته است، پاسخگو نمی دانند! شورایی که اعضایش به واسطه عدم تخصص و تسلط بر مباحث مربوط، توان کنترل شهردار منتخب خود را نداشته و از ارائه راهکارهای منطقی و تدوین برنامههای اجرایی عقلانی عاجز است، میدان را برای سوءاستفاده “دزدان با چراغ” فراهم نموده و آنچه که نباید بر سر شهر می آید! جای تعجب نیست که در چنین بستری، مواجب بگیرانی رنگارنگ با عناوینی همچون “مشاور”و “مباشر” و … گرداگرد مجموعه شهرداری رشد کنند و راه را برای سوءاستفاده همقطاران خود تعریض نمایند!
بدهکار کردن شهرداری به اشخاص حقیقی و حقوقی و اجرای توأمان طرحهایی که تا چند نسل بعد شهردار و شورا را مدیون می نماید در شرایطی که میلیاردها ریال از بدهیهای شهرداری و حقوق پرسنل بیپناه آن مسکوت مانده، چیزی جز نابخردی و “پیش پا نگری” را به تصویر نمی کشد! مدیریت عقلانی همواره بر تنظیم “دخل و خرج” تاکید داشته و چرخاندن امورات شهری با دست بردن در جیب آیندگان، کار چندان پسندیده و اخلاقیای نیست! هنر مدیریت شهری، ساختن و آباد نمودن با داشتهها و توسعه منابع درآمدی است و این مهم جز به واسطه تخصص، تجربه، خلاقیت و پژوهش، محقق نخواهد شد! جامعه باید از افرادی که کمترین تجربه را در امور مدیریت شهری داشته و با علوم مهندسیِ مرتبط با وظایف شهرداریها کاملا بیگانهاند انتظاراتش را کاهش دهد (از مکافات عمل غافل مشو ـ گندم از گندم بروید، جو ز جو )!
به نظر می رسد آگاهی دادن هر چه بیشتر به مردم در زمینه ملاکهای انتخاب اعضای شورا و جلوگیری از احساس تکلیف مدعیان ناکارآمد، زمینه را برای ترکیبی کیفیتر و “تغییری” در راستای تحقق “پیشرفت” مهیا نماید.
علی زنگنه – کارشناس ارشد مهندسی معماری
۱ نظر
سلام
آقای زنگنه جوان از اساتید دانشگاه می باشد که فقط بخشی از مسایل کلی را فرمایش کردند که خود نشان از تسلط بر ریز امور شهری است و انشاالله افرادی جوان و سالم و مسلط همچون ایشان در دوره بعدی شورا حضور داشته باشند.