به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، مجید معارف، استاد دانشگاه تهران، در نشست علمی «قرآنپژوهی و حدیثپژوهی معاصر و مسائل آن» با بیان اینکه یکی از ویژگیهای پژوهشهای اسلامی در صد سال اخیر رشد جریان قرآنپژوهی و حدیثپژوهی به صورت فوقالعاده است، گفت: سه انگیزه در این مسئله نقش مهم و مؤثری داشته است که یکی از آنها موج عمومی بیداری اسلامی بین مسلمین بود که باعث بازگشت به قرآن کریم شده است؛ بسیاری از کشورهای اسلامی مانند الجزایر و عراق و … تحت سیطره و استعمار بودند ولی به بیداری رسیدند و شعار بازگشت به قرآن مطرح شد و در هر جامعهای که بازگشت به قرآن وجود داشته باشد بازگشت به حدیث هم مطرح میشود زیرا حدیث به مثابه تفسیری بر مجملات قرآنی است.
بنابر روایت ایکنا، وی با بیان اینکه یکی دیگر از این انگیزهها، علمی است، افزود: در دایرهالمعارف لایدن که با انگیزه علمی نوشته شده است بیش از ۶۰۰ مدخل انتخاب شده و در مورد قرآن مطلب نوشتند و بعدا توسط مترجمین زبده در پنج جلد به فارسی ترجمه شده است و بنده ناظر علمی این پروژه در زبان فارسی بودهام. الان اگر جستوجویی در مورتورهای جستوجو بکنید از زمانی که ترجمه این اثر انجام شده است خواهید دید چه مقدار پایاننامه و مقاله علمی به دنبال این ترجمه انجام شده است که شاید به بیش از صد مقاله برسد.
معارف با بیان اینکه فقط در نقدهایی که بر آثار گلدزیهر و بلاشر نوشته شده است شاهد رشد چشمگیر تولیدات علمی هستیم، تصریح کرد: انگیزه دیگری که باعث رشد جریان قرآنپژوهی و حدیثپژوهی در دوره معاصر شده، قرارگرفتن اسلام در برابر نیازهای علمی جدید بوده است. خود قرآن مدعی است که به راه اقوم هدایت میکند بنابراین انسانها برای رفع نیازهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خود باید به قرآن مراجعه کنند لذا ما باید نشان دهیم قرآن در این موارد راه حل ارائه میدهد.
استاد دانشگاه تهران افزود: شهید صدر با این نظر، کتاب اقتصادنا را نوشت و علامه حکیمی، الحیات را در ۱۲ مجلد نوشت و این کار با الهام از آیه ۲۴ سوره مبارکه انفال، یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ، صورت گرفت زیرا باور نویسندگان الحیات این بود که قرآن، پاسخگوی نیازهای انسان معاصر است و با این ایده وارد تالیف این اثر شدند که فقط سه جلد آن در مورد اقتصاد است. دارالحدیث هم کتاب حکمتنامه پیامبر اعظم(ص) را منتشر کرد که شامل حکمتهای سیاسی، تربیتی، حقوقی و اقتصادی و … است.
معارف با بیان اینکه اگر ما نتوانیم نقش اسلام و قرآن را برای اداره صحیح جوامع بیان کنیم به مثابه بالابردن دستها و تسلیمشدن است، اظهار کرد: مطالعات میانرشتهای قرآن و علوم انسانی و علوم طبیعی از دستاوردهای همین نوع نگاه است.
اولویت حدیثپژوهان معاصر
وی با اشاره به اولویتهای دانشمندان قرآنپژوه و حدیثپژوه در صد سال اخیر، گفت: بنده در کتابی که در این باره نوشتهام به این رویکردها هم پرداختهام؛ به نظر بنده مهمترین دغدغه حدیثپژوهان دوره معاصر، واکاوی اعتبار حدیث بوده است و اینکه اگر حدیث معتبر است دلیل آن چیست و اگر نیست چه دلیلی دارد؛ این دغدغه مهمترین دغدغه برای حدیثپژوهان شیعه، اهل سنت و مستشرقان بوده است.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: به نظر بینده، اعتبار حدیث مراتبی دارد؛ برخی مراتب آن مختص مسلمین است ولی برخی مراتب آن مشترک بین مسلمین و غیرمسلمین است؛ یکی از این مراتب، اعتبار شرعی حدیث است که در حقیقت همان حجیت حدیث است؛ دوم اعتبار تاریخی و سوم اعتبار علمی حدیث است.
وی افزود: اعتبار شرعی و حجیت حدیث از سنخ مباحث اصول فقهی است و میگوییم کتاب خدا، حجت است چون معجزه است و وجوه اعجاز آن توسط عقل قابل درک است و اعجاز هم منتسب به خداوند است؛ حدیث هم البته حکایتگر سنت و قول و فعل و تقریر معصوم است و حدیث راهی است که ما را به سنت پیامبر(ص) میرساند بنابراین حدیث برابر با سنت نیست مگر آن که متواتر باشد وگرنه اخبار غیرمتواتر، احتمال رسیدن به سنت هستند. بنابراین به این تفاوت باید توجه کنیم.
حجیت سنت پیامبر(ص)
معارف اضافه کرد: تا جایی که به باور عمومی مسلمین مرتبط است حجیت سنت پیامبر(ص) است یعنی پیامبر با آن مقام و عصمتی که دارد مطاع اوامر خداوند است لذا همه فرمایش ایشان به مثابه تبیین مجمل قرآنی است لذا فقها بعداز قرآن به سنت مراجعه میکنند و پس از احراز اعتبار آن از سنت در تفسیر استفاده میکنند. البته رجوع به روایات تفسیری در کنار رجوع به ادبیات و لغت و … است.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه برخی قرآن را تنها منبع اجتهاد میدانند و اینکه تفسیر پیامبر(ص) از قرآن هم محدود به زمان خود اوست و برای امروز ما مفید نیست که اصطلاحا به آنان قرآنیون گویند، ادامه داد: اینها در هند و مصر رشد کردند و افکارشان تاثیری بر کشورهای دیگر هم داشت؛ بنابراین اعتقاد عمومی مسلمین باور به حجیت حدیث و سنت است مگر استثناهایی که گفتیم و از جمله آن همین نظر قرآنیون.
معارف افزود: تا جایی که به صدر اسلام برمیگردد معتقدم حسبنا کتاب الله، یک شعار سیاسی بوده زیرا رسول خدا میخواست وصیت خود را بنویسد ولی برخی دوست نداشتند که این وصیت نوشته شود زیرا وصیت به منزله تایید بر امامت حضرت علی(ع) و عدم مشروعیت کسانی است که بخواهند خود را جانشین پیامبر(ص) معرفی کنند لذا شعار حسبنا کتاب الله سر دادند. اینها وقتی خودشان خلافت را به دست گرفتند مجبور شدند در کنار کتاب الله به احادیث پیامبر(ص) هم مراجعه کنند.
وی افزود: خلیفه دوم به شریح قاضی نامه نوشت که تو در مقام قضاوت ابتدا به قرآن استناد کن و اگر جوابی در قرآن نیافتی به سنت پیامبر(ص) رجوع کن و اگر در سنت هم نبود به اجتهاد خودت اعتماد کن و اگر باز نتوانستی آن را به مرکز خلافت بفرست تا راهی پیدا کنیم و فتوا بفرستیم.
قرآن ما را به سنت ارجاع میدهد
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه محمدتوفیق صدقی در مقالهای نوشت اسلام همان قرآن است نه قرآن و سنت، گفت: احمد صبحی منصور کتابی به نام القرآن و کفی مصدرا للتشریع الاسلامی، نوشت و معتقد بود قرآن به عنوان منبع شریعت و قانونگذاری اسلامی کافی است. بنده معتقدم اگر کسی بگوید من از قرآنیون هستم و در این مدعا صادق هم باشد قرآن دست او را در دست سنت پیامبر(ص) خواهد گذاشت؛ قرآن فرموده است: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ ؛ یا «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا.
وی با بیان اینکه بنده به نقد نظر احمد منصور پرداختم، تاکید کرد: خود اهل سنت هم در نقد قرآنیون کتب خوبی نوشتند از جمله مصطفی سباعی و محمدنعمان سلفی که کتاب مکانهالسنه فی تشریع الاسلامی را نوشت یا حسین عبدالغنی کتابی دراین باره نوشت؛ بنابراین نباید دست و پای خودمان را در برابر قرآنیون گم کنیم.
معارف تاکید کرد: به تعبیر علامه طباطبایی قرآن به سنت پیامبر(ص) اعتبار میهد و سنت پیامبر(ص) هم به روایات اهل بیت(ع) اعتبار میدهد زیرا پیامبر(ص) حدیث ثقلین را مطرح فرمود و این دو را کنار هم قرار داد لذا حدیث ثقلین اعتبار شرعی روایات است.